معنی فارسی involvement

B1

درگیری به معنای مشارکت یا شامل بودن در یک فعالیت یا برنامه است.

The state of being involved in something.

noun
معنی(noun):

The act of involving, or the state of being involved.

example
معنی(example):

درگیری او در جامعه اهمیت دارد.

مثال:

His involvement in the community is important.

معنی(example):

او درگیری خود در رویداد را ابراز کرد.

مثال:

She expressed her involvement in the event.

معنی فارسی کلمه involvement

: معنی involvement به فارسی

درگیری به معنای مشارکت یا شامل بودن در یک فعالیت یا برنامه است.