معنی فارسی in-bye
B1عبارتی غیررسمی برای خداحافظی مختصر.
An informal way to say goodbye.
- IDIOM
example
معنی(example):
او در حالی که رفت، خداحافظی کرد.
مثال:
She waved an in-bye as she left.
معنی(example):
او قبل از خارج شدن خداحافظی کرد.
مثال:
He said an in-bye before heading out.
معنی فارسی کلمه in-bye
:
عبارتی غیررسمی برای خداحافظی مختصر.