معنی فارسی inca
B2نام یک تمدن باستانی در منطقه آند که دارای امپراتوری بزرگی در آمریکای جنوبی بود.
An ancient civilization in the Andes known for its wealth and architectural achievements.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of several species of hummingbirds in the genus Coeligena
example
معنی(example):
تمدن اینکا پیشرفته بود.
مثال:
The Inca civilization was advanced.
معنی(example):
بسیاری از آثار هنری از دوره اینکا کشف شده است.
مثال:
Many artifacts were discovered from the Inca period.
معنی فارسی کلمه inca
:
نام یک تمدن باستانی در منطقه آند که دارای امپراتوری بزرگی در آمریکای جنوبی بود.