معنی فارسی in-fill
B1در معنای پر کردن یا جا دادن چیزی در فضای خالی، به ویژه در ساختمانسازی و طراحی.
To fill in gaps or empty spaces within a structure or design.
- noun
noun
معنی(noun):
Any material used to occupy a void or hiatus.
example
معنی(example):
ما باید شکافهای دیوار را پر کنیم.
مثال:
We need to in-fill the gaps in the wall.
معنی(example):
پیمانکار پیشنهاد داد که فضاهای خالی را پر کنیم.
مثال:
The contractor suggested to in-fill the empty spaces.
معنی فارسی کلمه in-fill
:
در معنای پر کردن یا جا دادن چیزی در فضای خالی، به ویژه در ساختمانسازی و طراحی.