معنی فارسی in-stated
B1بیان شده به معنای ارائه یا توضیح دادن ایدهها یا اطلاعات به روشی مشخص و واضح است.
To have stated or expressed something with clarity.
- VERB
example
معنی(example):
گزارش به دقت بیان شده بود تا یافتههای ما را نمایش دهد.
مثال:
The report was carefully in-stated to reflect our findings.
معنی(example):
شرایط به وضوح در قرارداد بیان شده بود.
مثال:
The terms were clearly in-stated in the contract.
معنی فارسی کلمه in-stated
:
بیان شده به معنای ارائه یا توضیح دادن ایدهها یا اطلاعات به روشی مشخص و واضح است.