معنی فارسی inactionist

B1

غیرعمل‌گرا، کسی که باور دارد انجام ندادن کار یا عمل نکردن می‌تواند نتیجه بهتری داشته باشد.

A person who believes that inaction is a valid choice or strategy.

example
معنی(example):

یک غیرعمل‌گرای معتقد است که گاهی انجام ندادن بهترین گزینه است.

مثال:

An inactionist believes that doing nothing is sometimes the best option.

معنی(example):

غیرعمل‌گرایان استدلال می‌کنند که صبر کردن می‌تواند به نتایج بهتری منجر شود.

مثال:

Inactionists argue that waiting can lead to better outcomes.

معنی فارسی کلمه inactionist

: معنی inactionist به فارسی

غیرعمل‌گرا، کسی که باور دارد انجام ندادن کار یا عمل نکردن می‌تواند نتیجه بهتری داشته باشد.