معنی فارسی inactivity

B1

عدم فعالیت به وضعیتی اطلاق می‌شود که فرد یا گروهی درگیر فعالیت یا عمل نمی‌شود.

The state of being inactive; lack of action or activity.

noun
معنی(noun):

The quality of being inactive; idleness; passiveness.

example
معنی(example):

عدم فعالیت می‌تواند به مشکلات سلامتی مختلفی منجر شود.

مثال:

Inactivity can lead to various health problems.

معنی(example):

عدم فعالیت تیم برای مربی نگران‌کننده بود.

مثال:

The inactivity of the team was alarming for the coach.

معنی فارسی کلمه inactivity

: معنی inactivity به فارسی

عدم فعالیت به وضعیتی اطلاق می‌شود که فرد یا گروهی درگیر فعالیت یا عمل نمی‌شود.