معنی فارسی inadventurous
B1بیماجراجو به معنای عدم تمایل به ماجراجویی یا تجربههای جدید است.
Not inclined to take risks or try new experiences.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او خیلی بیماجراجو بود که غذاهای جدید را امتحان کند.
مثال:
She was too inadventurous to try new foods.
معنی(example):
طبیعت بیماجراجوی او مانع از کاوش در فرهنگهای مختلف شد.
مثال:
His inadventurous nature kept him from exploring different cultures.
معنی فارسی کلمه inadventurous
:
بیماجراجو به معنای عدم تمایل به ماجراجویی یا تجربههای جدید است.