معنی فارسی inapplicability

B1

عدم قابلیت اعمال، وضعیتی که یک قاعده یا قانون نمی‌تواند به آن اعمال شود.

The condition of being not applicable.

example
معنی(example):

غیرقابل اعمال بودن قاعده دانش‌آموزان را ناامید کرد.

مثال:

The inapplicability of the rule frustrated the students.

معنی(example):

او به عدم قابلیت اعمال قانون در این وضعیت اشاره کرد.

مثال:

She noted the inapplicability of the law in this situation.

معنی فارسی کلمه inapplicability

: معنی inapplicability به فارسی

عدم قابلیت اعمال، وضعیتی که یک قاعده یا قانون نمی‌تواند به آن اعمال شود.