معنی فارسی inappositeness
B1حالت یا ویژگی نامناسب یا غیرمرتبط بودن در یک مورد خاص.
The quality of being inappropriate or irrelevant.
- NOUN
example
معنی(example):
نامناسب بودن نظرات او برای همه مشهود بود.
مثال:
The inappositeness of her comments was evident to everyone.
معنی(example):
نامناسب بودن در یک نامه رسمی میتواند تأثیر منفی بر نویسنده داشته باشد.
مثال:
Inappositeness in a formal letter can reflect poorly on the writer.
معنی فارسی کلمه inappositeness
:
حالت یا ویژگی نامناسب یا غیرمرتبط بودن در یک مورد خاص.