معنی فارسی inapplication
B1عدم اجرایی که به عدم تحقق یک قاعده یا نظریه اشاره دارد، به ویژه در زمینههای آموزشی یا عملی.
The failure to apply a concept, rule, or theory correctly.
- NOUN
example
معنی(example):
اجرای نامناسب قاعده باعث سردرگمی در بین دانشآموزان شد.
مثال:
The inapplication of the rule caused confusion among the students.
معنی(example):
عدم اجرای نظریهها میتواند منجر به سوءتفاهمها در عمل شود.
مثال:
Inapplication of theory can lead to misunderstandings in practice.
معنی فارسی کلمه inapplication
:
عدم اجرایی که به عدم تحقق یک قاعده یا نظریه اشاره دارد، به ویژه در زمینههای آموزشی یا عملی.