معنی فارسی inarches

B1

به حالت قوس دار یا خمیده به سمت داخل اشاره دارد.

To bend or curve inward.

verb
معنی(verb):

To graft by uniting, as a scion, to a stock, without separating either from its root before the union is complete.

example
معنی(example):

هنرمند با یک منحنی ظریف بوم را به سمت داخل کج می‌کند.

مثال:

The artist inarches the canvas with a delicate curve.

معنی(example):

پل به سمت داخل بر روی رودخانه کج می‌شود و نمای زیبایی می‌سازد.

مثال:

The bridge inarches over the river, creating a beautiful view.

معنی فارسی کلمه inarches

: معنی inarches به فارسی

به حالت قوس دار یا خمیده به سمت داخل اشاره دارد.