معنی فارسی incandescently

B1

به سبک درخشانی، با شدت نور یا انرژی بالا.

In a manner that is bright, glowing, or showing intense enthusiasm.

example
معنی(example):

هنرمند رنگ‌های درخشان با شدت نور برای غروب نقاشی کرد.

مثال:

The artist painted incandescently bright colors for the sunset.

معنی(example):

او به طرز درخشانی صحبت کرد و همه را در اتاق مجذوب کرد.

مثال:

She spoke incandescently, captivating everyone in the room.

معنی فارسی کلمه incandescently

: معنی incandescently به فارسی

به سبک درخشانی، با شدت نور یا انرژی بالا.