معنی فارسی incants

B2

ذکر کردن یا بیان کردن کلمات خاص به منظور ایجاد تأثیر.

To chant or recite magical words or spells.

verb
معنی(verb):

To state solemnly, to chant.

معنی(verb):

To recite an incantation.

example
معنی(example):

جادوگر در طول مراسم کلمات قدرت را ذکر می‌کند.

مثال:

The wizard incants words of power during the ritual.

معنی(example):

او برای محافظت از خانه‌اش دعایی می‌خواند.

مثال:

She incants a spell to protect her home.

معنی فارسی کلمه incants

: معنی incants به فارسی

ذکر کردن یا بیان کردن کلمات خاص به منظور ایجاد تأثیر.