معنی فارسی incapacities

B1

ناتوانی‌ها، اشاره به وضعیت‌هایی دارد که فرد قادر به انجام کارهای عادی یا معمولی نیست.

The state or condition of being unable to perform a normal function.

noun
معنی(noun):

The lack of a capacity; an inability.

معنی(noun):

Legal disqualification.

example
معنی(example):

ناتوانی‌های ناشی از طوفان بسیاری از افراد را به دام انداخت.

مثال:

The incapacities caused by the storm left many people stranded.

معنی(example):

ناتوانی‌های او در طول امتحان مشهود بود.

مثال:

His incapacities were evident during the exam.

معنی فارسی کلمه incapacities

: معنی incapacities به فارسی

ناتوانی‌ها، اشاره به وضعیت‌هایی دارد که فرد قادر به انجام کارهای عادی یا معمولی نیست.