معنی فارسی incapacity benefits
B1کمکهای مالی که به افرادی که نمیتوانند به دلایل پزشکی یا ناتوانی کار کنند، تعلق میگیرد.
Financial support provided to individuals who are unable to maintain employment due to illness or disability.
- NOUN
example
معنی(example):
او به دلیل مشکلات بهداشتیاش از کمکهای ناباروری استفاده میکند.
مثال:
She receives incapacity benefits due to her health issues.
معنی(example):
دولت کمکهای ناباروری را برای حمایت از کسانی که نمیتوانند کار کنند، ارائه میدهد.
مثال:
The government provides incapacity benefits to support those unable to work.
معنی فارسی کلمه incapacity benefits
:
کمکهای مالی که به افرادی که نمیتوانند به دلایل پزشکی یا ناتوانی کار کنند، تعلق میگیرد.