معنی فارسی incapsulating

B1

محصور کردن به معنای قرار دادن یا ایجاد یک ساختار که به حفاظت یا وضوح اطلاعات کمک کند.

The act of enclosing or containing something in a defined structure.

example
معنی(example):

محصور کردن نکات کلیدی می‌تواند به بهبود درک کمک کند.

مثال:

Incapsulating the key points can help improve understanding.

معنی(example):

فرایند محصور کردن اطلاعات برای وضوح ضروری است.

مثال:

The process of incapsulating information is essential for clarity.

معنی فارسی کلمه incapsulating

:

محصور کردن به معنای قرار دادن یا ایجاد یک ساختار که به حفاظت یا وضوح اطلاعات کمک کند.