معنی فارسی incapsulation
B1محصور سازی به فرآیند قرار دادن اطلاعات در ساختاری اطلاق میشود که دسترسی به آن را کنترل میکند.
The process of enclosing or containing something in a defined structure.
- NOUN
example
معنی(example):
محصور کردن مفهوم مهمی در برنامهنویسی است.
مثال:
Incapsulation is an important concept in programming.
معنی(example):
محصور کردن دادهها امنیت بهتری را تضمین میکند.
مثال:
The incapsulation of data ensures better security.
معنی فارسی کلمه incapsulation
:محصور سازی به فرآیند قرار دادن اطلاعات در ساختاری اطلاق میشود که دسترسی به آن را کنترل میکند.