معنی فارسی incendious
C1آتشزا، توصیف کننده چیزی که مرتبط با آتش باشد.
Relating to or characterized by fire.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهیت آتشزای اقدامات او باعث وحشت شد.
مثال:
The incendious nature of his actions caused panic.
معنی(example):
تعبیرات آتشزای او یک بحث داغ را به راه انداخت.
مثال:
Her incendious remarks ignited a heated debate.
معنی فارسی کلمه incendious
:
آتشزا، توصیف کننده چیزی که مرتبط با آتش باشد.
