معنی فارسی inchling
B1اینچلینگ به موجودات بسیار کوچک و ظریف اشاره دارد.
A tiny, delicate creature or object.
- NOUN
example
معنی(example):
موجود اینچلینگ کوچک و ظریف بود.
مثال:
The inchling creature was tiny and delicate.
معنی(example):
او یک اینچلینگ را زیر یک برگ پنهان پیدا کرد.
مثال:
She found an inchling hidden under a leaf.
معنی فارسی کلمه inchling
:اینچلینگ به موجودات بسیار کوچک و ظریف اشاره دارد.