معنی فارسی incisor

B2 /ɪnˈsaɪzəɹ/

دندانی که به خاطر شکلش برای برش غذا استفاده می‌شود.

A narrow and sharp tooth used for cutting food.

noun
معنی(noun):

One of the front teeth of mammals, between the canines.

example
معنی(example):

دندان پیشین نوعی دندان است که برای بریدن استفاده می‌شود.

مثال:

An incisor is a type of tooth used for cutting.

معنی(example):

انسان‌ها در هر بخش از دهان خود چهار دندان پیشین دارند.

مثال:

Humans have four incisors in each quadrant of their mouth.

معنی فارسی کلمه incisor

: معنی incisor به فارسی

دندانی که به خاطر شکلش برای برش غذا استفاده می‌شود.