معنی فارسی incisure
B2بریدگی یا فرورفتگی در یک شیء یا ساختار.
A notch or indentation in a structure.
- noun
noun
معنی(noun):
A notch or indent.
معنی(noun):
A cut or incision.
example
معنی(example):
یک انسیزور یک بریدگی در یک ساختار است.
مثال:
An incisura is a notch in a structure.
معنی(example):
انسیزور به تناسب اتصالات کمک میکند.
مثال:
The incisura helps with the fitting of joints.
معنی فارسی کلمه incisure
:
بریدگی یا فرورفتگی در یک شیء یا ساختار.
