معنی فارسی incisor teeth

B1

گروهی از دندان‌های جلویی که در هر طرف فک بالا و پایین قرار دارند.

A set of eight front teeth used primarily for cutting food.

example
معنی(example):

انسان‌ها هشت دندان نیش دارند.

مثال:

Humans have eight incisor teeth.

معنی(example):

دندان‌های نیش برای گاز زدن صحیح ضروری هستند.

مثال:

The incisor teeth are essential for a proper bite.

معنی فارسی کلمه incisor teeth

: معنی incisor teeth به فارسی

گروهی از دندان‌های جلویی که در هر طرف فک بالا و پایین قرار دارند.