معنی فارسی inclusively

B2

به طور فراگیر، به توجه به همه جنبه‌ها و شامل کردن همه افراد در یک بحث یا فعالیت.

In a manner that includes all; ensuring that everyone has a part or voice in something.

example
معنی(example):

ما موضوع را به‌طور فراگیر بحث کردیم تا اطمینان حاصل شود که همه می‌توانند نظر دهند.

مثال:

We discussed the topic inclusively to ensure everyone could share.

معنی(example):

این رویداد به‌طور فراگیر طراحی شده بود و از شرکت‌کنندگان از تمام زمینه‌ها استقبال می‌کرد.

مثال:

The event was designed inclusively, welcoming participants from all backgrounds.

معنی فارسی کلمه inclusively

:

به طور فراگیر، به توجه به همه جنبه‌ها و شامل کردن همه افراد در یک بحث یا فعالیت.