معنی فارسی incoincidence
B1اتفاق غیر منتظره، به معنای پیشامدی که به صورت تصادفی و غیرمنتظره رخ داده است.
An event that occurs by chance in a surprising way.
- NOUN
example
معنی(example):
دیدار در کافهی یکسان یک اتفاق غیر منتظره و عجیب بود.
مثال:
The meeting at the same café was a strange incoincidence.
معنی(example):
دیدار تصادفی آنها بیشتر از یک اتفاق غیر منتظره به نظر میرسید.
مثال:
Their coincidental meeting felt like more than just an incoincidence.
معنی فارسی کلمه incoincidence
:
اتفاق غیر منتظره، به معنای پیشامدی که به صورت تصادفی و غیرمنتظره رخ داده است.