معنی فارسی incompactly
B1به طور غیر فشرده به معنای زمینی یا به طور غیر فشرده سازماندهی شده است.
In a manner that is not compact; loosely arranged.
- ADVERB
example
معنی(example):
اقلام در جعبه به طور غیر فشرده نگهداری شده بودند و بین آنها شکافهایی وجود داشت.
مثال:
The items were stored incompactly in the box, leaving gaps between them.
معنی(example):
اقلامی که به طور غیر فشرده قرار داده میشوند میتوانند در حین حمل و نقل آسیب ببینند.
مثال:
Incompactly placed objects can lead to damage during transport.
معنی فارسی کلمه incompactly
:
به طور غیر فشرده به معنای زمینی یا به طور غیر فشرده سازماندهی شده است.