معنی فارسی incomparability

B2

عدم قابلیت مقایسه، وضعیتی که در آن دو یا چند چیز نمی‌توانند به طور مستقیم با یکدیگر مقایسه شوند.

The quality of being impossible to compare.

example
معنی(example):

مقایسه‌پذیری این دو موضوع اغلب مورد بحث قرار می‌گیرد.

مثال:

The comparability of these two subjects is often debated.

معنی(example):

یک نوع عدم مقایسه‌پذیری در استعداد او وجود دارد که او را متمایز می‌کند.

مثال:

There is a certain incomparability to her talent that sets her apart.

معنی فارسی کلمه incomparability

: معنی incomparability به فارسی

عدم قابلیت مقایسه، وضعیتی که در آن دو یا چند چیز نمی‌توانند به طور مستقیم با یکدیگر مقایسه شوند.