معنی فارسی incomparableness
B2عدم مقایسهپذیری، کیفیتی که در آن چیزی قابل مقایسه با دیگر چیزها نیست.
The quality of being incomparable.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم قابلیت مقایسه اعمال او به وضوح بر نتیجه تأثیر گذاشت.
مثال:
The incomparableness of his actions clearly impacted the outcome.
معنی(example):
بسیاری عدم قابلیت مقایسه دستاوردهای او را در این زمینه تأیید میکنند.
مثال:
Many acknowledge the incomparableness of her achievements in the field.
معنی فارسی کلمه incomparableness
:
عدم مقایسهپذیری، کیفیتی که در آن چیزی قابل مقایسه با دیگر چیزها نیست.