معنی فارسی incompossible
C1غیر قابل تحقق به این معناست که دو چیز نمیتوانند همزمان یا همزمان وجود داشته باشند.
Incapable of existing or being true at the same time.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دو دیدگاه برای آینده غیر قابل تحقق هستند و نمیتوانند با هم تحقق یابند.
مثال:
The two visions for the future are incompossible; they cannot be realized together.
معنی(example):
گزینههای غیر قابل تحقق تصمیمگیری را دشوار میسازند.
مثال:
Incompossible options make decision-making difficult.
معنی فارسی کلمه incompossible
:
غیر قابل تحقق به این معناست که دو چیز نمیتوانند همزمان یا همزمان وجود داشته باشند.