معنی فارسی incompt
B1غیرقابل حساب، وضعیتی که در آن نمیتوان کاری را به درستی اندازهگیری یا ارزیابی کرد.
Not able to be computed or calculated.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کارهای غیرقابل حساب همیشه ناتمام میمانند.
مثال:
The incompt tasks always remain unfinished.
معنی(example):
او با چالشهای غیرقابل حساب در حرفهاش مواجه شد.
مثال:
He faced incompt challenges in his career.
معنی فارسی کلمه incompt
:
غیرقابل حساب، وضعیتی که در آن نمیتوان کاری را به درستی اندازهگیری یا ارزیابی کرد.