معنی فارسی inconceptible

B1

غیر قابل تصوری، به معنای ناتوانی در درک یا تصور چیزی.

Incapable of being conceived or comprehended.

example
معنی(example):

این ایده به قدری غیر قابل تصور بود که هیچ‌کس نمی‌توانست آن را بپذیرد.

مثال:

The idea was so inconceptible that no one could accept it.

معنی(example):

برای بسیاری، مفهوم بی‌نهایت غیر قابل تصور است.

مثال:

For many, the concept of infinity is inconceptible.

معنی فارسی کلمه inconceptible

: معنی inconceptible به فارسی

غیر قابل تصوری، به معنای ناتوانی در درک یا تصور چیزی.