معنی فارسی incontaminateness
B1عاری بودن از آلودگی، کیفیتی که نشاندهنده عدم وجود آلودگی است.
The state of being uncontaminated; purity.
- NOUN
example
معنی(example):
عاری بودن منبع آب از آلودگی برای سلامت ضروری است.
مثال:
The incontaminateness of the water source is essential for health.
معنی(example):
عاری بودن از آلودگی یک عامل مهم در مطالعات محیط زیستی است.
مثال:
Incontaminateness is an important factor in environmental studies.
معنی فارسی کلمه incontaminateness
:
عاری بودن از آلودگی، کیفیتی که نشاندهنده عدم وجود آلودگی است.