معنی فارسی incontinuity
B1عدم تداوم به معنای عدم وجود پیوستگی یا ارتباط منطقی در یک فرآیند یا داستان است.
The quality of being not continuous; disconnection or absence of continuity.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم تداوم در پروژه باعث سردرگمی بین اعضای تیم شد.
مثال:
The incontinuity in the project led to confusion among the team members.
معنی(example):
داستان از ناپیوستگی رنج میبرد و دنبال کردن آن دشوار بود.
مثال:
The narrative suffered from incontinuity, making it hard to follow.
معنی فارسی کلمه incontinuity
:
عدم تداوم به معنای عدم وجود پیوستگی یا ارتباط منطقی در یک فرآیند یا داستان است.