معنی فارسی incrementalist

B2

شخصی که تغییرات و اصلاحات را به صورت تدریجی و گام به گام انجام می‌دهد.

A person who advocates for gradual change rather than radical shifts.

example
معنی(example):

رویکرد تدریجی بر تغییرات تدریجی تأکید می‌کند.

مثال:

The incrementalist approach focuses on gradual change.

معنی(example):

او خود را به عنوان یک تدریجی‌گرا در اصلاحات سیاسی معرفی کرد.

مثال:

He identified himself as an incrementalist in policy reform.

معنی فارسی کلمه incrementalist

: معنی incrementalist به فارسی

شخصی که تغییرات و اصلاحات را به صورت تدریجی و گام به گام انجام می‌دهد.