معنی فارسی incrementation

B1

فرآیند افزایش یا اضافه کردن به چیزی به صورت مرتبا.

The process of increasing or adding to something incrementally.

example
معنی(example):

افزایش مزایا هر ساله اتفاق می‌افتد.

مثال:

Incrementation of benefits occurs every year.

معنی(example):

فرآیند افزایش نیاز به برنامه‌ریزی دقیق دارد.

مثال:

The incrementation process requires careful planning.

معنی فارسی کلمه incrementation

: معنی incrementation به فارسی

فرآیند افزایش یا اضافه کردن به چیزی به صورت مرتبا.