معنی فارسی incretory

C1

مرتبط با ترشح و افزایش مواد از غدد.

Relating to the secretion and increased output of substances from glands.

example
معنی(example):

غدد افزایشی نقش بزرگی در سیستم غدد درون ریز ما دارند.

مثال:

The incretory glands play a major role in our endocrine system.

معنی(example):

دانشمندان عملکردهای افزایشی را برای درک بیماری های مختلف مطالعه می‌کنند.

مثال:

Scientists study incretory functions to understand various diseases.

معنی فارسی کلمه incretory

: معنی incretory به فارسی

مرتبط با ترشح و افزایش مواد از غدد.