معنی فارسی incretionary
C1مرتبط با افزایش یا ترشح هورمونها یا مواد شیمیایی.
Relating to the secretion or increased production of hormones or chemical substances.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عملکردهای افزایشی غدد در بدن ما حیاتی هستند.
مثال:
The incretionary actions of the glands in our body are vital.
معنی(example):
میزان افزایش باید برای رشد سالم تحت نظر باشد.
مثال:
Incretionary levels must be monitored for healthy growth.
معنی فارسی کلمه incretionary
:
مرتبط با افزایش یا ترشح هورمونها یا مواد شیمیایی.
