معنی فارسی incrusted
B2درآغشته به معنی پوشش داده شده با لایهها یا مواد اضافی است که به ظاهر و ساختار سطح تاثیر میگذارد.
Covered with hard layers or coatings, often as a result of environmental factors.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having an incrustation
example
معنی(example):
صخرههای درآغشته به لایههایی از مواد معدنی پوشیده شده بودند.
مثال:
The incrusted rocks were covered with layers of minerals.
معنی(example):
سطح درآغشته در آفتاب میدرخشید.
مثال:
The incrusted surface sparkled in the sunlight.
معنی فارسی کلمه incrusted
:
درآغشته به معنی پوشش داده شده با لایهها یا مواد اضافی است که به ظاهر و ساختار سطح تاثیر میگذارد.