معنی فارسی inculcating
B1تلقین کردن یعنی آموزش یا جا انداختن یک ایده یا رفتار به صورت مستمر.
The act of instilling an idea, attitude, or habit through persistent instruction.
- verb
verb
معنی(verb):
To teach by repeated instruction.
معنی(verb):
To induce understanding or a particular sentiment in a person or persons.
example
معنی(example):
برنامه آموزشی بر روی تلقین کار تیمی تمرکز دارد.
مثال:
The training program is focused on inculcating teamwork.
معنی(example):
آنها ارزش‌های فرهنگی را در دانش‌آموزان تلقین می‌کنند.
مثال:
They are inculcating cultural values in the students.
معنی فارسی کلمه inculcating
:
تلقین کردن یعنی آموزش یا جا انداختن یک ایده یا رفتار به صورت مستمر.
