معنی فارسی incut

B1

تراش یا بریدگی خاصی که به ویژه در زمینه‌های زمین‌شناسی یا صخره‌نوردی استفاده می‌شود.

A cut or notch, particularly in a geographical or climbing context.

example
معنی(example):

ویژگی هنجاری در کوه مکان محبوبی برای صخره‌نوردان است.

مثال:

The incut feature on the mountain is a popular spot for climbers.

معنی(example):

آنها در مورد انکات در گزارش زمینشناسی بحث کردند.

مثال:

They discussed the incut in the geological report.

معنی فارسی کلمه incut

:

تراش یا بریدگی خاصی که به ویژه در زمینه‌های زمین‌شناسی یا صخره‌نوردی استفاده می‌شود.