معنی فارسی indagator

B1

شخصی که تحقیق و بررسی می‌کند و اطلاعات جدیدی به دست می‌آورد.

A person who investigates or inquires into something.

example
معنی(example):

کاوشگر به خاطر کشف حقیقت مورد تمجید قرار گرفت.

مثال:

The indagator was praised for uncovering the truth.

معنی(example):

یک کاوشگر اغلب سؤالات چالش‌برانگیزی می‌پرسد.

مثال:

An indagator often asks challenging questions.

معنی فارسی کلمه indagator

:

شخصی که تحقیق و بررسی می‌کند و اطلاعات جدیدی به دست می‌آورد.