معنی فارسی indamage

B1

آسیب رساندن یا صدمه زدن به چیزی.

To cause damage or harm to something.

example
معنی(example):

آن‌ها تلاش کردند که به شهرت سازمان آسیب نزنند.

مثال:

They tried not to indamage the reputation of the organization.

معنی(example):

آسیب زدن زمانی رخ می‌دهد که بی‌احتیاطی منجر به صدمه شود.

مثال:

Indamage occurs when carelessness leads to harm.

معنی فارسی کلمه indamage

: معنی indamage به فارسی

آسیب رساندن یا صدمه زدن به چیزی.