معنی فارسی indemnificatory
B1ناشی از جبران خسارت، مربوط به پرداخت غرامت یا خسارت.
Relating to or serving as indemnification.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بند جبران خسارتی در قرارداد از طرفین محافظت میکند.
مثال:
The indemnificatory clause in the contract protects the parties involved.
معنی(example):
آنها یک بند جبران خسارتی به توافقنامه اضافه کردند.
مثال:
They added an indemnificatory provision to the agreement.
معنی فارسی کلمه indemnificatory
:
ناشی از جبران خسارت، مربوط به پرداخت غرامت یا خسارت.