معنی فارسی indemnificator

B1

شخص یا نهادی که مسئول جبران خسارت یا پرداخت غرامت باشد.

An entity or person that compensates for loss or damage.

example
معنی(example):

جبران کننده مسئول پوشش هرگونه ادعایی است.

مثال:

The indemnificator is responsible for covering any claims.

معنی(example):

به عنوان یک جبران کننده، او اطمینان حاصل کرد که تمام خطرات کاهش یافته‌اند.

مثال:

As an indemnificator, he ensured that all risks were mitigated.

معنی فارسی کلمه indemnificator

:

شخص یا نهادی که مسئول جبران خسارت یا پرداخت غرامت باشد.