معنی فارسی indeposable
B1غیرقابل سپردهگذاری، به چیزی اطلاق میشود که نمیتوان آن را برای مدت زمان مشخصی در جایی گذاشت یا سپرده کرد.
Something that cannot be deposited or placed away.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از موارد در این زمینه غیرقابل سپردهگذاری محسوب میشوند.
مثال:
Some items are considered indeposable in this context.
معنی(example):
ماهیت غیرقابل سپردهگذاری این دارایی آن را منحصر به فرد میسازد.
مثال:
The indeposable nature of this asset makes it unique.
معنی فارسی کلمه indeposable
:
غیرقابل سپردهگذاری، به چیزی اطلاق میشود که نمیتوان آن را برای مدت زمان مشخصی در جایی گذاشت یا سپرده کرد.