معنی فارسی indew

A2

رطوبت یا شبنم که در صبح زود بر روی سطوح می‌نشیند.

Tiny drops of water that form on cool surfaces at night.

example
معنی(example):

چمن امروز صبح پوشیده از شبنم بود.

مثال:

The grass was covered in dew this morning.

معنی(example):

او شبنم را از روی شیشه‌های ماشین پاک کرد.

مثال:

She wiped the dew off the car windows.

معنی فارسی کلمه indew

: معنی indew به فارسی

رطوبت یا شبنم که در صبح زود بر روی سطوح می‌نشیند.