معنی فارسی indexer
B1یک ابزار یا شخصی که وظیفهی ایجاد نمایهای برای دادهها را بر عهده دارد.
A person or tool that creates an index for data or documents.
- NOUN
example
معنی(example):
یک نمایهساز به بهبود کارایی جستجو در پایگاههای داده کمک میکند.
مثال:
An indexer helps improve search efficiency in databases.
معنی(example):
نمایهساز پیگیر این است که فایلها کجا نگهداری میشوند.
مثال:
The indexer keeps track of where the files are stored.
معنی فارسی کلمه indexer
:
یک ابزار یا شخصی که وظیفهی ایجاد نمایهای برای دادهها را بر عهده دارد.