معنی فارسی indicator diagram
B2نقشهای که به نمایش دادهها و تغییرات مرتبط با یک اندیکاتور میپردازد.
A diagram that represents changes or data indicated by an indicator.
- noun
noun
معنی(noun):
Pressure volume diagram
example
معنی(example):
نقشه اندیکاتور تغییرات فشار را نشان میدهد.
مثال:
The indicator diagram illustrates the pressure changes.
معنی(example):
مهندسان از نقشه اندیکاتور برای تحلیل دادهها استفاده میکنند.
مثال:
Engineers use an indicator diagram to analyze data.
معنی فارسی کلمه indicator diagram
:
نقشهای که به نمایش دادهها و تغییرات مرتبط با یک اندیکاتور میپردازد.