معنی فارسی indicavit

B1

فعل قدیمی به معنی نشان دادن یا اعلام کردن.

An archaic term meaning he/she/it indicated.

example
معنی(example):

قاضی بر اهمیت شواهد در حکم تاکید کرد.

مثال:

The judge indicavit the importance of evidence in the ruling.

معنی(example):

او اعلام کرد که جلسه در ظهر برگزار خواهد شد.

مثال:

He indicavit that the meeting would take place at noon.

معنی فارسی کلمه indicavit

:

فعل قدیمی به معنی نشان دادن یا اعلام کردن.