معنی فارسی indigitate

B1

به معنای به‌دست آوردن یا نشان دادن چیزی، به ویژه در زمینه مستندات.

To indicate or to show a particular point or finding.

example
معنی(example):

او سعی کرد محتوا را به درستی برای گزارشش ایندگیت کند.

مثال:

He tried to indigitate the content properly for his report.

معنی(example):

نتایج خود را ایندگیت کنید تا استدلالتان قوی‌تر شود.

مثال:

Indigitate your findings to make your argument stronger.

معنی فارسی کلمه indigitate

: معنی indigitate به فارسی

به معنای به‌دست آوردن یا نشان دادن چیزی، به ویژه در زمینه مستندات.